کاکل او درهم است از شورش سودای خویش


از پریشانی ندارد زلف او پروای خویش

نشأه مستی ز عمر جاودانی خوشترست


خضر و آب زندگانی، ما و ته مینای خویش

در میان هر دو موزون آشنایی معنوی است


سرو تا بالای او را دید جست از جای خویش!